کارهاي زنبورداري در ماه فروردين
فروردين ماه زماني است كه معمولا هم جمعيت نسبتا قوي است و هم اينكه تعداد كارگران به سرعت در حال افزايش مي باشند. زياد بودن تعداد كارگران در اين ماه به جمعيت امكان مي دهد كه از گل هاي درختان ميوه يك محصول عسل جالب توجه تحويل زنبوردار دهند. جمعيت ضعيف اين شهد را تنها صرف تقويت داخلي خودش مي كند تا تعداد كارگرانش زياد شود و عسلي تحويل زنبوردار نمي تواند بدهد. در نتيجه زنبوردار از يك محصول عسل نسبتا زياد و معطر عقب مي ماند.
از اينجا اهميت تغذيه جمعيت (در مرداد و شهريور) و تغذيه زمستاني آنها معلوم مي گردد. چون همين دو تغذيه اگر به موقع و به مقدار كافي انجام گيرند جمعيت هنگام باز شدن شكوفه هاي درختان ميوه در فروردين ماه حتما قوي خواهد بود. البته مشروط به اينكه ملكه اش پير يا ناقص و يا ضعيف نباشد. جوان و با استعداد بودن ملكه از شرايط لازم اين كار است. در مناطق معتدل تر كشور ما مثل گيلان و مازندران اغلب شكوفه هاي درختان ميوه حتي از نيمه دوم اسفند ماه باز مي شوند.
اوايل ارديبهشت ماه معمولا درختان مركبات گل مي دهند. در فاصله بين اين دو گل در خيلي از نقاط گل جالب توجهي در طبيعت وجود ندارد كه زنبورها از آن شهد جمع كنند. در نتيجه امكان فعاليتي برايشان وجود ندارد و بيكار مي مانند. در چنين وضعي زنبوردار نبايد جمعيت ها را به حال خودشان رها كند. بهتر است آنها را وسيله مخلوطي از شكر و عسل و آب يا خمير شيرين هر شب تغذيه نمايد تا نه تنها بي غذا نمانند و از گرسنگي و بيكاري صدمه ببينند بلكه مانع آن گردد كه ملكه كم شدن شهد آوردن كارگران را حس كرده و تخمگذاريش را كم و در صورت طويل بودن مدت آن حتي قطع كند.
ازدياد تدريجي و مرتب تعداد زنبورها در جمعيت و كندو اغلب كار را به جايي مي رساند كه سطح همه شانهاي موجوده پر از زنبور عسل گردد و زنبوردار بايد جاي تازه براي زيست آنها و ملكه براي تخمگذاريش بدهد تا به فكر بچه دادن نيفتند. چون بچه دادن هميشه باعث كم شدن محصول عسل ساليانه جمعيت مي گردد. بهتر است به كندو ديواره بدهد تا زنبورها مشغول فعاليت شوند و از بچه دادن صرف نظر نمايند بيكاري در بهار هميشه جمعيت را به فكر بچه دادن مي اندازد. يكباره آويزان كردن چندين ديواره يا شان در داخل كندو اشتباه است. هر چند روز 1 الي 2 ديواره يا شان بعد از آخرين قابي كه لارو سرپوشيده دارد بايد آويزان نمود.
به طور مثال هرگاه جمعيت در پاييز روي 6 قاب تنگ شده بود مي توان به وي 2 ديواره يا 2 شان بافته شده خالي و يا 2 شان بافته شده كه داخلش هم كمي عسل از پاييز باقي مانده باشد داد. اگر روي ديواره ها كمي شربت پاشيده و فورا داخل كندو آويزان شوند اثرش خيلي بهتر خواهد بود زنبور عسل ها آنها را زودتر قبول كرده و فعاليت را رويشان فوري شروع مي نمايند. پس از يک هفته همين کار را مي توان تکرار کرد.
شانهايي را كه زنبورها در سال قبل بافته اند ولي ملكه حتي يك بار هم داخل سلولهايش تخم ريزي نكرده است را ملكه در فروردين ماه با زحمت و اكراه قبول كرده داخلشان تخم مي گذارد. بهتر است آنها را در ماه هاي بعد داخل كند و آويزان كرد. ديواره ها را تنها زماني داخل و آويزان مي كنند كه جمعيت موم سازي را بطور جدي شروع كرده باشد و اين تقريبا هنگامي است كه شكوفه هاي آلبالو ريخته باشد و به دنبال هم انتظار شكفتن مقدار زيادي گل در بين باشد و گرنه آنها را نخواهند بافت.
باز كردن كندو براي ديدن ملكه يا وضع تخمگذاريش در فروردين ماه به جمعيت صدمه مي زند. چون باعث از دست رفتن گرماي داخلي و سرد شدن كندو گشته و پس از بستن آن زنبورها بايد كلي عسل مصرف كرده و زحمت بكشند تا گرماي داخلي را دوباره به 35 درجه برسانند و لاروها تلف نگردند. زنبوردار با تجربه تقريبا تمام اوضاع داخلي كندويش را با نگاه و دقت كردن به سوراخ پرواز كندو طرز رفت و آمد زنبورها تشخيص مي دهد. حمل گرده گل به وسيله زنبورها به داخل كندو برايش دليل كافي بر وجود تخم و لارو و همچنين زنده بودن ملكه مي باشد. بنابراين باز كردن كندو براي مطمئن شدن از بودن ملكه ديگر برايش لزومي ندارد.
اوايل بهار جمعيت حساسيت زيادي نسبت به ملكه از خود نشان مي دهد. بطوري كه در صورت باز كردن كندو اغلب از ترس از دست دادن ملكه و يا تلف شدنش زنبورها دور ملكه گلوله مانند جمع شده و ملكه را سخت در وسط گلوله مي گيرند تا خطري متوجه اش نشود و درست در همين وضع ملكه را در وسط گلوله خفه مي كنند. يعني از شدت محبت آن را مي كشند. نتيجه مي گيريم كه در فروردين ماه ضرر باز كردن كندو خيلي بيشتر از نفع آن است و اين كار را تنها براي آويزان كردن شانهاي خالي و يا ديوارها به داخل کندو بايد محدود کرد.
بررسي هايي كه زنبوردار در ماه هاي پيش با استفاده از شناسنامه هاي تك تك جمعيت ها انجام داده تعداد جمعيت هايي را كه در سال گذشته كمتر از حد متوسط زنبورستان عسل آورده اند را معلوم مي كند. ملكه هاي آنها بايد در فروردين ماه عوض شوند. اگر ممكن باشد نيمه اول فروردين ماه براي اين كار بهتر است تا نيمه دوم آن.
ملكه هاي جمعيت هاي نيش زن و ناراحت هم در همين ماه عوض مي شوند كه حداكثر تا دو ماه بعدش آرام شده و ديگر نيش نخواهند زد. اگر پس از اين مدت باز هم به نيش زدن ادامه دهند دليلش اين خواهد بود كه ملكه داده شده را كشته و از لاروهاي خودشان ملكه تازه اي توليد نموده اند. در اين صورت بايد همه شان هايي كه لاروهاي سرباز دارند را بيرون آورده در كندوهاي ديگر آويزان نمود و از ساير كندوها لاروهاي سربسته ولي بدون زنبور عسل داخل كندو آويزان و آن وقت ملكه را عوض كرده و به آن يك ملكه جفتگيري كرده داد. ازياد نرهاي پر قدرت در صورت توليد ملکه لازم است.
توجه دقيقي به غذاي موجود در كندو داشته باشيد. وزن كردن هر 15روز يك بار كمك خوبي به دانستن مقدار تقريبي غذاي موجود در كندو است و زنبوردار را از باز كردن كندو بي نياز مي كند ولي هرگاه هوا نسبتا گرم بود مي توان كندو را باز كرده و به سرعت يك بررسي از وضع غذاي جمعيت انجام داد و در صورت كمبود، جمعيت را وسيله شربت يا قابهاي پر از عسل و يا بالاخره خمير شيرين تغذيه نمود. جمعيت ضعيف را در اولين فرصت با يك جمعيت قوي متحد نمائيد ولي به شرط اين كه بيمار نباشد چون در اين حال جمعيت قوي را هم بيمار كرده و باعث تلف شدنش مي گردد. در بهار جمعيت ها متحد شدن را راحت تر قبول مي کنند تا پاييز.
سمپاشي درختان ميوه كه معمولا بيش از همه در اين ماه اجرا مي گردد مي تواند صدمات زيادي به زنبورها و زنبورداران بزند. بيشترين سمپاشي در ايران بين همه درختان ميوه فعلا در مورد مركبات اجراء شده و اغلب باعث مرگ و مير زنبورها و حتي تمام زنبورهاي يك جمعيت در اثر مسموميت مي گردد و به طوريكه در حال حاضر زنبورداران از بردن كندوهايشان به باغ هاي مركبات اكراه دارند. در اين كار هميشه باغدار خيلي بيشتر از زنبوردار زيان مي بيند. چون مقدار محصول باغش نصف مي شود.
درست است كه ساختمان گل هاي عده اي از مركبات به طريقي است كه تخمدانشان به وسيله گرده هاي خودشان بارور مي گردند و به اصطلاح خودگشن مي باشند. در نتيجه نبايد براي گرده افشاني به زنبور عسل نيازي داشته باشند ولي بررسي هاي انجام شده باغ ها اطراف بارسلن (اسپانيا) و جزيره سيسيل (ايتاليا) نشان مي دهند كه باغ هائي كه در آن كندوي زنبور عسل گذاشته شده عملا هميشه محصول خيلي زيادتري داده و به ويژه ميوه هايشان بزرگتر و خوشمزه تر بوده اند تا باغ هاي مركبات بي زنبور. عده اي ديگر از مركبات مثل انواع و اقسام نارنگي هاي خودگشن نيستند و وجود زنبور عسل در چنين باغ هايي الزامي است تا بتوانند محصول کافي بدهند.
با برنامه ريزي صحيح مي توان كار را طوري تنظيم كرد كه نه باغ دار صدمه اي ببيند و نه زنبوردار بدين طريق كه: مي دانيم دوره گل دادن درختان ميوه حدود 15روز است. رعايت زندگي پر ارزش زنبور عسل با سمپاشي نكردن در همين مدت كوتاه هيچ صدمه اي به درختان ميوه و ميوه ها و باغ دار نمي تواند بزند ولي از طرفي جلو مسموميت و مرگ و مير زنبورها را مي گيرد و از طرف ديگر به آن ها امکان گرده افشاني و بالا بردن مقدار محصول باغ را مي دهد.
سمپاشي در شكوفه هاي درختان چه از نظر زنبورداري و چه از نظر باغ داري غلط است و بايد قبل از باز شدن گل ها و يا پس از ريختن آنها و تشكيل ميوه انجام گيرد. در اين حال هم سمپاشي انجام گرديده و هم زنبورها صدمه نديده اند. زنبورها فقط با گل ها و شكوفه ها سر و كار دارند و از آنها شهد و گرده گل جمع آوري كرده و به كندو مي آورند. پس از ريختن گل ها و تشكيل ميوه همه روابط بين زنبورها و درختان قطع مي گردد.
راه ديگر سمپاشي پس از غروب آفتاب و شب ها است که برايش نمي تواند ايجاد خطري نمايد.آخرين راه قابل توصيه استفاده از سمومي است كه آفات را نابود مي كند ولي به زنبور عسل صدمه اي نمي زند. اين عده از سموم را هر زمان كه مايل باشيد مي توانيد روي درختان و ميوه ها بپاشيد و در بازارها به فراواني وجود دارند. تيودان يكي از آنهاست.
منبع : کتاب زنبور عسل و پرورش آن، دکتر شهرستانی